وانیاوانیا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

وانیا هدیه باشکوه خدا

روزهاي اول

گرمي زندگيم سلام الان كه دارم حرفهاي دلم و برات خاطره ميكنم شما تازه وارد 3 ماه شدي مي خوام از زماني كه تو شكم ماماني بودي برات بگم . گل خوشبوي مامان روزي كه متوجه اومدنت شدم  يك هفته قبلش خيلي كم اشتها شده بودم و حالم خوب نبود .دقيقا  غروب روز 13 ابان سال 91 بود من و مادري شريف همراه بابا سعيد بوديم به پيشنهاد مادري رفتيم آزمايشگاه كه .................. بله وانياي من ماماني روز 14 آبان رفت پيش دكترت. همون جا صداي ضربان قلبت و شنيدم خيلي خوشحال بودم از مطب اومديم بيرون خيلي بارون مي اومد از همون موقع رحمت خدا شامل حالمون شد . حالا شما تو دلي من بودي. چه لحظه هايي رو باهم گذرونديم .نزديك تر از همه به من بودي . روزا حالم ...
4 مهر 1392